برادرهای شوهرم رفتن کمک به سیل زدهها. گفتم مونوم بیام؟ گفتن برا کِل زدن و دادن روحیه ها یا برا یزله که تند تند کار کنن. اما برا چیزای دیگه نه. بشین دعا کن. گفتم خو میتونم بپزم. حالا نون هم نه غِذا. گفتن نه. زن نداریم بره قاتی بشه. پششششش! مردم دارن میمیرن اینا زن اُ مرد میکنن. گفتم بابا مو بیل زدوم تو باغچه بذارینوم بیل بزنوم. گفتن تو بستهبندی کن تو خونه. پَ ای چه کار بیمزهائیه.
خو شما جای کوکای منید به شما نگوم به کی بگوم ک مو فمنیستوم اینایه برنمیتابوم. اینا بِرا مو توهینه لِعنتیا.
إی صدگ. حیات روحچ.
درباره این سایت